
حسین کریمی ریگ ابادی 61 سال پیش در ریگ آباد روستایی از تابع آذربایجان غربی در مرز این استان با کردستان چشم به دیده جهان گشود دوران کودکی تا نوجوانی را در همین روستا سپری کرد وبه شغول چوپانی مشغول بود تا در سن 17 سالگی به خدمتکاری در منزل خان منطقه در امد و چون به دلیل شرایط منطقه ای روستاهای کردستان خان انجا از قاچاقچیانی معرف ان زمان بود حسین هم خیلی سریع در این شریط رشد کرد وبعد از چند سال از ادمهای مورد اطمینان خان شد تا سال 1349 بخاطر حمل مواد مخدر به زندان افتاد در انجا با بهروز چورکچی از قاچاقچیان معرف بین الملی اشنا شد (در زندان قصر تهران)و آزادی ایشان هم زمان با انقلاب شد و ایشان با استفاده از موقعیت ودرگیریهای کردستان از طرف دیگر فرار قشر خاصی از مردم از ایران در کنار قاچاق مواد به قاچاق ادم هم روی آورد وپول هنگفتی از فراریان رژیم گذشته به دست اورد برای رد کردن آنها از مرز ایران به ترکیه و انتقال انها به اروپا در سالهای ده1360 بار دیگر به زندان افتاد در ترکیه در این زمان در ایران هم به جرم قاچاق انسان و قاچاق مواد مخدر تحت تعقیب بود و اگر پایش به ایران میرسید اعدام میشد با تمام اینها طبق قرارداد استرداد مجرمین دولت ترکیه تصمیم به استرداد ایشان گرفت ولی با دخالت شعبان رمضان ماکوئی وهمکاری سرویس سکرت ترکیه(میت) وپرداخت یکصد هزار دلار از نزدیکی مرز ایران برگشت از ترکیه فرار کرد وبه رومانی رفت در کشور رومانی به دلیل اینکه تازه انقلاب شده بود کسی توجه به حضور این قاچاقچی بین الملی نداشت و او هم از این موقعیت استفاده نمود و شروع به سازماندهی باندی مخوف و مافیایی نمود در کشور رومانی به عنوان تاجر خود را معرفی میکرد و زندگی معمولی داشت تمام مالیاتهای خود را در زمان مقرر پرداخت میکرد واز خود چهره یک شهروند خوب ساخته بود ولی در پشت این چهره چیز دیگری پنهان بود در ابتدا با باند خاکپور شریک شد آنها هم از خانوادهای مافیایی ایرانی مقیم ترکیه بودند در اول شراکتشان کارها خوب پیش میرفت تا خکپور بزرگ درگذشت واز ان زمان علی خاکپور معرف به علی عشقی جای برادر بزرگ را گرفت وحسین در این زمان بود که به خود اجازه این را داد که به علی خیانت کند و400 کیلو جنس را که شریک بودند به نحوی مال خود کند و در سال 1995 علی به رومانی آمد برای مطالبه طلبش و حسین کریمی دست رد به سینه اش زد وگفت گذشته ها گذشته من بدهی به خانواده خاکپور ندارم وجنگ بین این دو خانواده مافیایی بالا گرفت تا سال 1998 پلیس شروع به تحقیق درباره این به اصطلاح تاجر نمود وبا همکاری پلیس چند کشور اروپایی و در راس انهاDEA امریکا بطور جدی این باند بین المللی را تحت مراقبتهای نامحسوس قرار دادند و از انجا که حسین در رومانی خلافی انجام نمیداد خیلی سخت بود دستگیری او وبه خاطر همین امر طی 9 سال تامین و مراقبت بین المللی بالاخره در 20.03.2007 درست شب عید ایران در حال فرار به کشور اذزبایجان بود که با تلاش بی وقفه مامورین DEAدرفرودگاه پایتخت کشور اطریش بازداشت شد و بعد از 8 ماه تحویل مقامات امریکایی شد و به نییویورک انتقال داده شد ودر مقابل معامله با دادستانی کل امریکا حکم حبس 70 ساله خود را به 10 سال تقلیل داد وشروع به فروختن قاچاقچیانی نمود که زمانی از بهترین دوستانش بودند وبرایانکه پول هم دریافت کند و خوشخدمتی بیشتری نموده باشد نزدیکترین دوستان خود هم خیانت کرد.او طی این سالها ده ها تن هروئین به اروپا و امریکا وارد کرده بود همه او را شاه هروئین مینامیدند ولی همین شاه که زمانی دستور قتل ادم فروشها را میداد الان خود یک ادم فروش دست اول شده وبزدلی بیش نیست حتی مردانگی ان را ندارد در چشم همسر و فرزندانش نگاه کند به دلیل اینکه حتی به انها هم خیانت نموده.